((افسانه هاي شيدايي))
دلت گرفته از اين ادماي تكراري ؟؟
چقدر مانده به بغضت تو اي كه بيداري
هواي شهرتو امشب قصيده مي خواند
ميان بند غزل ها و چشم باراني
شب دو چشم سياهت دو بيتي مي سازد
به پشت قافيه هاي ,,تو وزن نصراني
شكسته بغض صداي مرا به واژه ي سين
به ساز و ساغر و صبح و سكوت تنهايي
دلت گرفته هنوز از چه مي كني زاري ؟؟
تواي كه نقش، به خيالم چو قاب ديواري ،،،
تو رفته اي و مدام غبطه ميخودم نكند
هميشه فاصله افتد ميان ديداري
تو را به دست خدا مي سپارمت اما
تو اي كه خالق افسانه هاي شيدايي
سروده شده در تاريخ
١٣٩٢/٥/٢٣
:: برچسبها:
موزيك ,
شعر ,
غزليات ,
عاشقانه ها ,
حامدهمايون ,
رضاصادقي ,
فرشيدشريفي ,
ابي ,
ترانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 450
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3