بانو،سلاااام
با توام اي بهترين، انديشه ام، بانو، سلااااام
سهم سبز زندگي، هم شانه ام، بانو، سلاااام
حال من خوب است و شادم من، مبادا بشكني
من همان چوپان آن افسانه ام ، بانو، سلاااام
راه خود گم كرده ام از شرق تا غربم كجاست؟
با همين حالم هنوز ديوانه ام ، بانو، سلاااام
اشك از چشمم سرازير هم چو باران بهار
نازنين افسانه ي شيداي ام ، بانو، سلاااام
حالم از ديروز و امروزم نمي پرسي ،،چرا؟؟
من چه بد كردم ؟ چرا بيگانه ام ؟ بانو، سلاااام
با تو ديروزم چه زيبا بود و ، دنيايم قشنگ
بي تو امروز كنج يك ويرانه ام ، بانو ، سلاااام
من براي لمس دستانت وضو خواهم گرفت
با تو من اين گونه هم پيمانه ام ، بانو، سلاااام
سر به دامانت خرامان مي كنم دنياي خويش
در طب روياي تو ,مستانه ام ، بانو ، سلاااام
((فرشيد شريفي))
١٣٩٣/٥/١٠
ساعت ١:٢٨ شب
:: برچسبها:
موزيك ,
شعر ,
غزليات ,
عاشقانه ها ,
حامدهمايون ,
رضاصادقي ,
فرشيدشريفي ,
ابي ,
ترانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 593
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2